کالون

کالون

کالون

کالون

کالون

اختلال شخصیتی خودمختلف در ویکی پدیا

سه شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۲۳ ب.ظ

اختلال شخصیتی خودمختلف در ویکی پدیا

کارولین مورف و فردریک رادالت (2001) یک مدل برای یک اختلال شخصیت مستقل بر اساس دو باور اساسی تشکیل دادند: اول، افراد مبتلا به این اختلال دارای اعتماد به نفس شکننده هستند، بخشی از این که بخاطر اعتماد استثنایی خود اعتقاد دارند، و در مرحله دوم اهمیت تعاملات بین فردی برای آنها به خاطر اعتماد به نفس، نه برای رسیدن به صمیمیت و نزدیکی. به عبارت دیگر، آنها به هدف حفظ یک تصویر باشکوه از خودشان می اندیشند، و این به دنبال تجربیات خود است. کار مورف و رودوالت کاملا منحصر به فرد است، زیرا آنها مطالعات تجربی و تحقیقاتی را برای توضیح فرایندهای شناختی، احساسی و درونسوزی مرتبط با اختلال شخصیت خودشان توسعه داده اند. مورف و رودولت برای بررسی این مفهوم که افراد مبتلا به اختلال خودآموز در تلاش برای حفظ اعتقادات عظمت نسبت به خود هستند، مطالعه تعصبات را به نحوی که افراد از اختلال خود در موقعیت های مختلف را ارزیابی می کنند. به عنوان مثال، در مطالعات آزمایشگاهی، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خود توصیف خود را بیش از حد جذابیت خود را برای دیگران، و کمک های خود را به فعالیت های گروه بسیار قدردانی می شود. ("دیگران قطعا به من حسادت دارند، من مسئول بزرگترین سهم پیشرفت ما در اینجا بوده ایم.") در برخی مطالعات، محققان به کسانی که در کار موفق بودند (بدون در نظر گرفتن عملکرد واقعی خود) بازخورد دادند، سپس آنها دلایل خود را مورد ارزیابی قرار دادند. در این نوع مطالعه، افراد مبتلا به اختلال شخصیتی خودشان آموخته اند که توانایی خود را به جای شانس به موفقیت می رسانند، بنابراین یک مطالعه ای نشان می دهد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت خود شناسایی دارای تعصب شناختی هستند که به حفظ اعتقادات خود اعتماد می کنند. Morpheus and Rudollet برای ارزیابی اینکه آیا افراد مبتلا به اختلال شخصیت خود توصیف شده دارای عزت نفس شکننده هستند، به بررسی میزان اعتماد به نفس آنها بر پیامدهای آنها می پردازد. به عنوان مثال، هنگامی که گفته می شود که آنها در آزمون IQ شکست خورده اند، بسیار واکنش بیشتری نسبت به دیگران دارند، و آنها واکنش پذیرتر هستند، زمانی که می گویند آنها موفق به انجام کاری شده اند. مورف و رودولت استدلال می کنند که این آسیب پذیری اعتماد به نفس ناشی از تلاش های خارجی برای حفظ تصورات دروغین در مورد خود است. با توجه به این نظریه، زمانی که افراد با یک اختلال شخصیت خود مختار ارتباط برقرار می کنند، هدف اصلی آنها حمایت از اعتماد به نفس آنهاست. این هدف به طرق مختلف به نگرش آنها نسبت به دیگران تاثیر می گذارد. اول، آنها به شدت رها شده اند؛ این در ابتدا اثر ابتدایی خوبی در ابتدا دارد، اما در طول زمان، دیگران از پاسخ فراوان استفاده می کنند (Paul Hoos، 1998). دوم، زمانی که شخص دیگری که در رابطه با عزت نفس کار می کند بهتر از آن عمل می کند، شخصیت شخص را خراب می کند، حتی اگر مجبور باشد با تصویر خود هم همین کار را بکند. یعنی تحسین یا دستیابی به موفقیت رقابتی برای آنها مهم تر از داشتن رابطه با دیگران است. این چارچوب می تواند به راحتی درک کند که چرا این به این دلیل است که افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی خودخواهانه کاری را انجام می دهند که موجب سردی و نفرت از دیگران می شوند. منافع اصلی آنها "برنده شدن"، دستیابی به صمیمیت و حفظ آن نیست.
اختلال شخصیت خودتان چیست؟

یکی از مهمترین حس های خودکفایی (به عنوان مثال، او دستاوردهای و استعدادهای خود را بیش از حد تحریک می کند، انتظار دارد بدون داشتن دستاوردهای مناسب به عنوان برتر شناخته شود). نقطه او این است که موفقیت، قدرت، استعداد و زیبایی نامحدود و یا عشق ایده آل است.
اختلال شخصیت فردی و درمان آن

درمان اختلال شخصیت خود به خودی خود دشوار است، زیرا اگر پیشرفت به دست می آید، بیمار باید از سوء رفتار با نارسیسم خود متوقف شود. روانشناسان از قبیل Otokkenberg و Heinz Kohut روش های روانکاوی را برای اصلاح این بیماران پیشنهاد می کنند، اما اگر این تشخیص درست باشد و اگر معتبر باشد، بهترین درمان آن است، تحقیقات بیشتری لازم است. بعضی از پزشکان گروه درمان را به بیماران خود توصیه می کنند تا بتوانند یاد بگیرند که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند و در شرایط ایده آل پاسخ سمپاتیکی به دیگران نشان دهند. هنگامی که روان درمانی برای کمک به این افراد مورد استفاده قرار می گیرد، معمولا در معرض بینی، حساسیت بیش از حد به ارزیابی توسط دیگران و عدم همدلی از دیگران است. درمان شناختی تلاش می کند تا باورهای غلط و یا فانتزی این افراد را با تمرکز بر تجربیات واقعا لذت بخش و همیشه درک کند. استراتژی های مقابله ای، مانند آرامش، برای کمک به این افراد صورت می گیرد و انتقادات دیگران را می پذیرند. هدف دیگری از رواندرمانی این است که کمک به این افراد در تمرکز بر احساسات دیگران باشد. از آنجایی که این افراد در معرض افسردگی شدید قرار دارند، به ویژه در سن متوسط، افسردگی آنها روان درمانی است. با این حال، هر نتیجه گیری در مورد تاثیر چنین روان درمانی بر اختلال خود اعمال غیر ممکن است.
اختلال شخصیت خود را توسعه داده است

  • اصغر زمانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی